نتایج جستجوی عبارت «محمد علی اشتیاقی مشکان مدرسه ششم بهمن مدرسه مسعود بزرگی دبیریستان شعله حوزه علمیه امام مهدی(عج) رودخور 21/2/1360 پاوه مریوان» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید مرتضی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
آنگاه‌که شقی‌ترین مردم، شمشیر کین بر فرق مبارک علی مرتضی (ع) زد، مولا، خون جاری‌شده از سر را بر کف دست گرفت و نگاهی پرمعنا بدان نمود. در موج آن خون هزاران مرتضی دیگر دید که به عشق او از جان و تن گذشته‌اند و برای اثبات خلافت برحق حضرتش، در مقابل هیچ ظالمی نه لرزیدند و نه گامی به عقب نشستند. از آن مرتضی‌ها، یکی در اولین روز از فروردین‌ماه ۱۳۴۶ در شهر آباده طشک از توابع...
شهدای سال ۶۵ -زندگینامه شهید رمضان بیات
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در آسمان آبی عشق، ستاره عاشق دیگری به نام «رمضان» در سال ۱۳۴۶ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای ساده و مذهبی درخشید. با سپری کردن دوره کودکی راه دبستان بختگان را برای تحصیلات ابتدایی پیش گرفت. سپس دوره‌ راهنمایی را در مدرسه‌ حاج قطبی آغاز و در نیمه راه رها کرد. با دیدن آتش‌افروزی‌های دشمن در مرزهای ایران اسلامی، ۱۳۶۱/۶/۳۱ لباس رزم به تن کرده و عازم جبهه شد. رمضان، مسلمانی بود که همیشه با وضو می‌زیست و...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا یگانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
حکایتی دارند، شقایق‌های خونین ایران اسلامی، آن‌هایی که در عنفوان جوانی در وفای به عهد عاشقانه پرپر شدند و به همراه نسیم صبا تا آستان معشوق پر کشیدند. از شمار آن خونین بالان، غلامرضا یگانه است که در پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و معتقد به مبانی حیات‌بخش اسلام، چشم‌های خود را به دنیای خاکی گشود. شش بهار اول زندگی را در کانون گرم خانواده گذراند و سپس راهی مدرسه فرهمندی شد. دوره...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسن کیخائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
جاهدوا فی سبیل‌الله بایدیکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بالسنتکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بقلوبکم.۱ درراه خدا با دست‌هایتان و اگر نمی‌توانید به‌وسیله زبان‌هایتان و اگر بازهم نتوانستید بادل‌هایتان جهاد کنید. چه مصداق زیبایی است برای گفتار مولا (ع)، شهید حسن کیخائی که در تاریخ ۱۳۴۶/۲/۱۰ در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. او که با دست و زبان و دل به جهاد درراه پرداخت. تولد او در خانواده‌ای مؤمن و متعهد، زمینه را برای چنین روزی مهیا نمود. دوران کودکی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علیرضا دهقانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
فراق یاران به خون نشسته در سنگرهای جنوب، قرارش را ربوده بود. با بی‌قراری روانه جبهه شد تا در کنار سایر عاشقان خداجوی و عارفان دشمن‌ستیز به وظیفه خود عمل کند و اگر دوست نیم‌نگاهی بر او داشت، شاید به جمع یاران بپیوندد. سال ۱۳۳۶ در خانواده‌ای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک دیده به جهان گشود. دوره ابتدائی را در روستای دهقان آباد و راهنمایی را در مدرسه ابن‌سینا سپری نمود. برای ادامه تحصیل به نی‌ریز مهاجرت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمیدرضا نبیئی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
آنگاه که قاسم بن الحسن(ع) مؤدب و دو زانو در مقابل عمو نشست و از او خواست که وی را هم در جمع شهیدان کربلا شرکت دهد، و در پاسخ عمو از تفسیر واژه شهادت در نزد او، با همان زبان شیرین نوجوانی، آن را شیرین‌تر از عسل معرفی کرد. با آن حرکت، قاسم به نوجوانان عصرهای آینده پیام داد که می‌شود در سن نوجوانی هم عروس شهادت را در آغوش کشید و شانه به شانه علی‌اکبر و...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید غلامرضا یگانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
حکایتی دارند، شقایق‌های خونین ایران اسلامی، آن‌هایی که در عنفوان جوانی در وفای به عهد عاشقانه پرپر شدند و به همراه نسیم صبا تا آستان معشوق پر کشیدند. از شمار آن خونین بالان، غلامرضا یگانه است که در پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و معتقد به مبانی حیات‌بخش اسلام، چشم‌های خود را به دنیای خاکی گشود. شش بهار اول زندگی را در کانون گرم خانواده گذراند و سپس راهی مدرسه فرهمندی شد. دوره...
وصیتنامه شهید محمد تقی سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدای شهیدان و بنام خدای خمینی پیام با شماست ای جوانان، ای مجاهدان ایرانی و ای مجاهدان اسلام و ای رهروان الله، مدتی است از شهرم، از شهری که برایم غم بود و کور، به شهری سفر کردم که جای پای دلیران ایران و اصحاب حسین(ع) است که در این شهر جنگیدند و چنان اسلام را یاری نمودند که قدرت تفکر را از دشمن گرفتند. من در اینجا خیلی چیزها را یافتم و خیلی به...
شهدا سال 62 -زندگینامه مفقودالاثر ناصر آسمند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر ناصر آسمند »
هر گاه نسیمی ازسمت بهشت می‌وزد، در انتظار ورود پرستویی که هنوز در فکر تنهایی ماست می‌نشینیم. سال 1339 در دامن خانواده‌ای مؤمن در روستای قلعه عجم از توابع آباده طشک چشمان پر فروغش را به روی دنیا گشود. به امید روزی که یار و ناصر پدر و دین‌اش باشد، نام اورا ناصر نهادند. در محیط باصفای روستا و کنار پدر و مادر،‌دوران طفولیت را با شادابی سپری کرد. شش ساله بود که همراه همسالان خود راهی مدرسه ابتدایی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
مادر با شنیدن روضه علی‌اکبر حسین (ع) با خود عهد کرد که اگر خداوند فرزند پسری به وی عطا کرد،‌ او را به عشق شبیه پیامبر (ص) «اکبر» بنامد. ۱۳۴۹/۲/۲۰ آرزوی او به تحقق پیوست و دسته‌گل زیبای الهی همراه با شکوفایی گل‌های محمدی به خانواده متدین و مسلمان ربیعی در شهرستان نی‌ریز عطا شد. باجان و دل پذیرای وجودش شدند و در تربیت او به آداب اسلامی نهایت کوشش خود را صرف کردند. برای آموختن فنون زندگی به دبستان...